بازگشت به سایت مجمع عالی حکمت اسلامی
مشخصات پایان نامه
بازگشت به صفحه جستجو
موضوع :
بررسی تطبیقی چیستی وحی از دیدگاه فارابی و ملاصدرا
نگارنده :
محمد جعفری
گرایش :
فلسفه وعرفان
سطح :
دکتری
استاد راهنما :
احمد واعظی
استاد مشاور :
حسن معلمی
داور 1 :
داور 2 :
محل تحصیل :
موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی
تاریخ دفاع :
1389
محل نگهداری :
موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی
چکیده :
کلید واژهها: وحی، الهام، قوه متخیله، عقل فعال، قوه عاقله، عوالم، عقول و تمثلمعلومات اندکی که از رهگذر آیات و روایات در مورد چیستی وحی وجود دارد، کمک زیادی به فهم زوایا و خفایای راز آلود و مبهم آن نمینماید. در این میان جرئت و جسارت حکیمان در ورود به این عرصه و دستاندازی به فهم ابعاد و اضلاع وحی، ستودنی است. دیدگاه فارابی در مورد اتصالف روح نبی با عقل فعال که در بیان ماهیت وحی ابرار شده بود. نقطه عطف و شروعی بود برای نظریهپردازی در باب چیستی و چگونگی وحی که نظر دیگر فلاسفه، من جمله ابنسینا را برانگیخته و در حکمت متعالیه با تاثیرپذیری از عرفان و حکمت سینوی و اشراقی، به تکامل و غنای بیشتری رسید. فلاسفه با طرح این بحث، گام موثری در رستای تلفیق دین و فلسفه و تحلیل فلسفی آموزههای دینی برداشتند. هدف این پایاننامه، بررسی تحقیقی و تطبیقی دیدگاه فارابی به عنوان مبدع نظریه و صدرا به عنوان پایهگذار حکمت متعالیه است که پس از قرونی چند به این اندیشه، غنا و تکامل بخشیده است. ما در وهله اول در فصل کلیات به مباحث مقدماتی از جمله تبیین مساله و قلمرو آن، پیشینه و ضرورت و تبیین مفاهیم کلیدی در این بحث پرداختهایم و در نهایت به بیان تاریخچه موضوع و بیان دیدگاههای متکلمان شیعه و اهلسنت و عرفا و روشنفکران دینی در باب چیستی وحی پرداختهایم و در این بخش از بیان دیدگاه خود قرآن نیز غفلت ننمودهایم. در فصل دوم به تبیین نظریه وحی فارابی پرداخته و با استمداد از آرای جهانشناسانه و نیز انسان شناسانه وی، به وحیشناسی وی گام نهادهایم. فارابی وحی را همه افاضه عقل فعال به عقل نظری انسان انگاشته و حامل وحی را رئیس اول و فاعل آن را خدا میداند و البته در این میان، نقش واسطهای عقل فعال را که وی آن را همان جبرئیل میداند، برجسته نموده و معتقد به اتحاد موحی الیه با عقل فعال از نوع اتحاد عاقل و معقول میباشد. وی فیلسوف و نبی را هر دو، از وحی بهرهمند میداند گرچه نبی را به واسطه نقش هدایتگریش، واجد علم به غیب از ریق کمال قوله متخیله میانگازد. فارابی به مادیت قوه متخیله، حلول صور خیالی در قوه متخیله و نظریات انطباع و خروج شعاع باور دارد و لذا به عقیده وی، این قوه متخیله نبی است که لباس الفاظ و صور را به وحی میپوشاند. در آموزه وی، وحی گزارهای است و البته ساز و کار لازم برای وحی زبانی، در نظام فلسفی وی وجود ندارد. از نظر فارابی مراتب وحی گاهی به شدت و ضعف قوه متخیله و گاهی به سطح معارف و حیاتی باز میگردد. در فصل سوم برای بیان نظریه وحی صدرا نیز همان مسیر فوقالذکر طی شده است. صدرا وحی را نوری میداند که طوری ورای طور سایر مدرکات دارد. وی فاعل وحی را خدا و البته حامل آن را نبی میداند که مضاف بر کمال سه قوه عاقله، متخیله و حاسه، از جانب خدا نیز ماموریت یافته است و از رهگذر وحدت با عقل فعال، به درک معارف ملکوت میرسد. وی با دخالت دادن قوه حدس، نفوس فلکی، عالم مثال منفصل و بهرهگیری از برخی مولفههای عرفانی، اشراقی و قرآنی، به تبیینی نو از چیستی وحی واصل گردیده و نظام وحی را بر نظام تکوین منطبق میسآزد. وحی در اندیشه وی گزارهای و زبانی بوده که از طریق تنزل در مراتب وجودی عالم و انشاء نفسانی نبی، رقم خورده و دارای مراتب عقلانی، مثالی و حسی میگردد. در فصل اخیر هم با نگاهی تطبیقی به بیان نقاط قوت و ضغف و اشتراک و افتراق دو حکیم پرداخته، و با نگاهی انتقادی به توزین و ارزشیابی نظریه وحی دو اندیشمند دست یافتهایم و در نهایت وفاق و فصال آن را با آموزه وحی قرآنی و دینی فیالجمله به بحث گذاشتهایم. مهمترین دستاورد این فصل آن است که زبانی بودن وحی در نظریه صدرا، ساز و کار لازم را مییابد بر خلاف فارابی که دیدگاههای وی، زیر ساخت لازم را برای نظریه زبانی فراهم نمیآورد. در نگاه نهایی میتوان ادعا نمود که پارههای مثبت نظریه وحی فلسفی میتواند در تکمیل و غنای وحیشناسی قرآنی بالاخص در مباحثی همچون تمثل و دیداری و شنیداری شدن وحی، ما را مدد رساند و عدم اعتنای به این دیدگاه، چالشهای جدی فراروی وحی را بیپاسخ میگذارد.
توضیحات :
تاریخ ثبت :
1392/10/8
نام تنظیم کننده :
کد مقاله :
1451
بازگشت به صفحه جستجو